عنوان کتاب:خُلق عظیم پیامبر اعظم؛ جلوههای رحمانی رسول رحمت
نویسنده: علی احمدیخواه
آمد و سرآمد شد، سرآمد همه برگزیدگان. آمد و مُصطفی لقب گرفت. فیض فراگیر وجود شریفش صلیاللهعلیهوآلهوسلم شامل همگان شد؛ زمینیان و قدسیان از نعمت وجود نازنینش متنعّم شدند و خداوندش به «خُلق عظیم» ستود.
اسلام پیامآور بزرگ گسترش اخلاق نیکو و رفتار شایسته است و توصیهها و فرمانهای اخلاقی این دین مبین، در زمره مهمترین آموزشهای اخلاقی تعلیم و تربیت بشر، در طول تاریخ است و رسول اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم بهعنوان منادی این دین بزرگ، خود، اخلاقمدارترین مسلمان بودند و به برکت اخلاق نیکو و خُلق خوش، بر دلهای مردم حکومت میکردند و بسیاری از دشمنان و معاندان، مقهور و تسلیم مهربانیهای کمنظیر ایشان شده و به دین اسلام مشرّف شدند.
در کتاب خُلق عظیم پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم به زیبایی، با جلوههای رحمانی در کردار و رفتار رسول رحمت آشنا میشویم.
بخش نخست کتاب به ارزش انسان و حفظ حقوق او از دیدگاه اسلام، حوادث کودکی تا بعثت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم و حکایتهای رحمت و جلوههای رحمانی سیره پیامبر خاتم صلیاللهعلیهوآلهوسلم میپردازد.
بخش دوم بر رأفت پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآلهوسلم نسبت به حیوانات و همه جانداران گذری داشته و بخش سوم، روایت رحمت است و مهربانی خاتمالانبیاء را از زبان ائمه اطهار علیهمالسلام، اصحاب و شعرای پارسیگوی، نقل میکند.
در این کتاب از زبان مبارک رسول امین صلیاللهعلیهوآلهوسلم میخوانیم:
«من، برای نشر خوبیها مبعوث شدم. به مهربانی با مردم امر گشتهام؛ اساس آیین من، عدالت است. هیچکسی را بیش از تواناییاش تکلیف نمیکنم. خشونت شوم است و مهربانی، مبارک. مهربانی با مردم، نصف ایمان و عقل است...»
عنوان کتاب:اشکانه
نویسنده: ابراهیم حسنبیگی
عاشق که شد چو پروانهای بیپروا از خود گذشت؛ سرمایه جوانی و نشاطش را بر کف نهاد و همه را یکجا تقدیم محبوب کرد. تقدیم محبوبی که به هوای عاشقانهای عظیم با معبود، به آسانی از خود و او عبور کرده بود.
«سید اگر اشکانه را نمیدید، هرگز عاشق نمیشد؛ ولی او را دید و عاشق شد و فکر کرد دختری که اسمش اشکانه است، هرگز نخواهد فهمید جوانی که اسمش سید حسین است، چهقدر دوستش دارد» .
سید نمیدانست اشکانه تا کجا پای او و محبّتش دلاورانه صبوری میکند و بذر عشقی که از نگاه نجیب او در دلش جوانه زده بود را چگونه تا ثریا میپروراند؛ سبز و سربلند!
«اشکانه» حکایت عاشقی دو دلدار در دوران دفاع مقدّس است؛ دورانی که با ایثار و فداکاری ملّت قهرمان و غیور ایران، عشقهای زمینی بسیاری رنگ و بوی ابدی آسمان به خود گرفت.
آن روزها، گروهگروه پدران، همسران و پسران رفتند و مادران، زنان و حتّی کودکان، صبورانه و سرافراز ایستادگی کردند و شیرزنان حماسهپرور، با قدمهای استوار و خستگیناپذیر، نقش دستوپا و چشم و گوش مردان دلاورشان را ایفا کردند!
اشکانه سخت گرفتار بود گرفتار عشق پاک و ناب سید، همدانشگاهیاش، آنها تنها با تبادل چند نگاه به هم دل داده بودند؛ امّا حسین که پیش از اشکانه دل در گرو دلدار دیگری داشت؛ بیهیچ سخن و ابراز احساساتی او را پشت سر گذاشت و گذشت و تا دِینِ بزرگش را ادا نکرد نزد اشکانه بازنگشت؛ سید که بازآمد خسته و زخمی بود و اینبار، این اشکانه بود که با تمام وجود خواستار سید بود، سیدی که دیگر انیس و مونسش یک ویلچر بود.
برای خواندن «اشکانه» پنجمین رمان ابراهیم حسنبیگی به نزدیکترین کتابخانه عمومی شهرتان مراجعه کنید و داستان ناتمام عشق سید حسین را همقدم با همسر وفادارش به انجام رسانید!
روز خدا (بررسی علل و خاطرات نخستین روزهای تسخیر لانه جاسوسی)
نویسنده: محمّدهاشم پوریزدانپرست
نـاشـر: سوره مهر
وقتی خدا بخواهد یک هدف الهی محقق شود؛ حتّی اگر دشمنان تا بُن دندان مسلّح، به انواع امکانات مادّی مجهّز شوند کاری از پیش نخواهند برد و عاقبت «روز خدا» فرا میرسد.
حماسه آگاهانه دانشجویان قهرمان در ۱۳ آبان ماه سال ۱۳۵۸ یکی از روشنترین مصداقهای این کلام بلند امام خمینی رحمتالله علیه است: «اسلحهداران نادان، هرگز نخواهند توانست بر اراده یک ملت حاکم گردند.»
وقتی آمریکاییها که با پیروزی انقلاب اسلامی بهشدت خسارت دیده بودند و دستشان از منافع استراتژیکترین کشور وابسته به آمریکا (ایران) کوتاه شده بود با همه عوامل پیدا و پنهان خود، دست به کار انجام کودتایی علیه انقلاب نوپای اسلامی شدند؛ بصیرت و تدبیر جوانان انقلابی آخرین بازماندههای ملعونشان را از خاک پاک وطن ریشهکن و نقشههایشان را نقش بر آب کرد. اراده و بصیرت ملّت شریف ایران موجب شد، ساختمان دیپلماتیکی که حیات خلوت آمریکا در ایران محسوب میشد، امروز به یکی از جاذبههای گردشگری پایتخت ایران تبدیل شود.
«روز خدا» خاطرات روزشمار سید محمدهاشم پوریزدانپرست از دانشجویان پیرو خط امام از نخستین روزهای تسخیر لانه جاسوسی است.
کتاب «روز خدا» با بررسی علل و زمینههای تسخیر سفارت آمریکا درایران آغاز میشود و به موضوعاتی چون قائله گنبد، عدم همراهی دولت موقت با سیاستهای انقلاب اسلامی و مروری بر فعالیتها و ترور شهید مطهری و نیز فعالیتهای سیاسی و مطبوعاتی بنی صدر و رحلت آیتالله طالقانی میپردازد.
متن این کتاب در ادامه شامل روزشمار ۲۴ روز از حضور راوی در لانه جاسوسی است که شامل روزنوشتهای وی درباره مشاهدات خود در این مکان است.
نویسنده کتاب بیان میکند: «برنامهریزی تسخیر لانه جاسوسی، توسط دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و پلی تکنیک (امیرکبیر) انجام شد و آنها از دانشجویان دانشگاههای تهران و ملّی (دانشگاه شهید بهشتی) برای اجرای برنامه دعوت کرده بودند.»
این کتاب دریچهای تازه به وقایع تسخیر لانۀ جاسوسی و روز ۱۳ آبان را به روی خواننده میگشاید و او را از نمایی نزدیک با اتفاقات آن روزها آشنا میکند. با توجه به اینکه گزارشات به صورت روزشمار نوشته شده، جزئیات حوادث و حس و حال آن به خوبی به مخاطب انتقال مییابد، همینطور متن نسبتاً کوتاه گزارشهای روزانه نیز بر اثربخشی آن افزوده است.
از جذابترین قسمتهای دیگر کتاب، پینوشت پایانی است که در آن یک معرفی نسبتاً مختصر و البته بسیار مفید از بیش از ۱۲۰ شخصیت مطرح رژیم پهلوی و انقلاب اسلامی که هر یک به نحوی با این حادثه مرتبط بودند ذکر شده است.